بهترین بازی های سوم شخص در نسل هفتم؛ قسمت دوم

به عقیده خیلی از گیمرها نسل هفت، عصر طلایی صنعت بازی های ویدیویی بود؛ از طرفی بازی‌های سوم شخص از جایگاه ویژه‌ای برای گیمرها برخوردار است. این موضوع بهانه‌‌ای است تا با هم مروری داشته باشیم بر برترین عناوین سوم شخص نسل هفتم.

Max payne 3

سری مکس پین از جایگاه ویژه‌ای برای گیمرهای قدیمی‌تر برخوردار است و برای خیلی‌ها، این بازی اهمیت بالایی دارد. به همین دلیل زمانی‌که پس از ۹ سال نسخه بعدی توسط استدیویی غیر از سازنده‌های اصلی، یعنی رمدی، ساخته شد خیلی‌ها نسبت به کیفیت نتیجه نهایی شک داشتند. اما سازنده‌های جدید یعنی راک استار، ۱۵مِی سال ۲۰۱۲ چنان اثر با کیفیتی از خود نشان دادند که هیچ جای شک و شبهه‌ای باقی نگذاشت و همه را عاشق اثر جدید کرد. اکثریت جامعه بازیکنان دو اثر اول را، علاوه بر گیم‌پلی به اتمسفر و داستان درگیر کننده می‌شناختند؛ نسخه سوم مکس پین در زمان عرضه علاوه بر داستان تاثیر گذار، تمامی استانداردهای عناوین شوتر سوم شخص را گسترش داد به طوری که پس از گذشت ۱۲ سال، هنوز بازی کردن این اثر لذت‌بخش است و تمامی درگیری‌های درون بازی به دلیل هوش مصنوعی بالا و گان‌پلی لذت بخش، هیجان انگیز است.

Dead Space 1&2

در مقطعی خیلی کوتاه صنعت بازی‌های رایانه‌ای فاقد هرگونه اثر با کیفیت در ژانر وحشت بود. این موضوع در حالی رخ داده بود که در گذشته و نسل‌های قبل‌تر، شاهد عناوین شاهکار در این ژانر بودیم. تا اینکه در سال ۲۰۰۸ آقای گِلِن اِسکوفیلد با ساخت اولین نسخه از مجموعه محبوب Dead Space افتخار را به این ژانر بازگرداند. اتمسفر و جو محیط سفینه فضایی ایشیمورا چنان وهم‌انگیز و سنگین بود که تمامی بازیکنان به ترسیدن درون این بازی اعتراف می‌کردند؛ اما گیم‌پلی لذت‌بخش، پازل‌های سرگرم‌کننده، صداگذاری قوی، هوش مصنوعی فوق‌العاده و خیلی موارد دیگر باعث شده بود این اثر نه فقط یک بازی ترسناک عالی بلکه یکی از جواهرهای این صنعت شناخته شود و همه نگاهی از سر تحسین به این بازی داشته باشند. سه سال بعد در سال ۲۰۱۱ نسخه دوم با حفظ تمامی نکات مثبت و بهبود در همه زمینه‌ها، کابوسی واقعی برای بازیکنان رقم زد و نشان داد موفقیت نسخه اول اتفاقی رخ نداده است.

Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots

ششمین بازی‌ای که از مجموعه Metal Gear Solid توسط آقای کوجیما کارگردانی شد، در سال ۲۰۰۸ به صورت انحصاری برای PS3 منتشر شد. در این نسخه Solid Snake که حالا Old Snake شده است به نبرد دشمن خود، Liquid Snake می‌رود. متای این بازی از مجموع ۸۲ نقد نمره عالی ۹۴ را تصاحب کرد و نشان داد طرفداران این مجموعه با اثری عالی روبرو هستند. گرافیک بالا، گیم‌پلی درگیر کننده با قابلیت‌های بسیار زیاد در زمینه مخفی‌کاری و نبردهای هیجان‌انگیز، نشان دادن چهره واقعی جنگ  و کات‌سین‌های معروف بازی، باعث شدند این اثر یکی از بهترین نسخه‌های این مجموعه لقب بگیرد. این بازی تا سال ۲۰۱۴ بیش از ۶ میلیون نسخه فروخته است که رقم بالایی به حساب می‌آید.

Mass Effect 2&3

نسخه دوم این مجموعه به لطف گیم‌پلی فوق‌العاده هیجان انگیز و دلچسبی که داشت و همچنین داستان درگیر کننده که به خاظر آزادی عمل‌هایی که در بخش انتخاب‌های داستانی و شخصیت‌هایی که همراه شما در کهکشان، هم‌سفر می‌شدند و داستان تاثیر گذار و احساسی که این بازی در اختیار مخاطب می‌گذاشت، به یکی از بهترین بازی‌های نسل هفتم تبدیل شد. شخصیت اصلی این بازی کاپیتان شِپِرد در نسخه سوم با دشمن بسیار قدرتمندی روبرو می‌شود که در انتهای این داستان پر فراز و نشیب، پایانی را به مخاطب و طرفداران خود نشان داد که هنوز هم پس از گذشت ۱۲ سال عده زیادی از طرفداران را در شوک عظیمی فرو برده‌ است.

The Last of Us

این بازی از اولین تریلری که از خود به نمایش گذاشت مورد تحسین تمامی منتقدان و بازیکنان قرار گرفت. حتی بعد از انتشار بازی‌سازان بسیاری اعتراف کردند که در خیلی از مباحث گیم‌پلی و اتمسفر از این اثر الهام گرفته‌اند. داستان فوق احساسی، گرافیک بسیار بالا، گیم‌پلی بسیار درگیر کننده و حتی روایت داستان چنان سینماتیک است، که از اولین دقایق شروع بازی چنان شما را میخکوب می‌کند که تا پایان نمی‌توانید از این بازی دل بکنید و این مسائل از علل موفقیت این بازی‌ست. کار به اینجا ختم نمی‌شود، این اثر علاوه بر بخش داستانی بسیار عالی، چنان بخش مولتی‌پلیر هیجان انگیزی را نیز در اختیار بازیکنان گذاشت که پس از گذشت این همه سال هنوز هم دارای بازیکن است.

این بازی در کمتر از یک ماه چیزی حدود چهار میلیون نسخه فروخت و تا به امروز به عنوان یکی از پر فروش‌ترین بازی‌های PS3 شناخته می‌شود. این اثر هنری جوایز بسیار زیادی را کسب کرد و تبدیل به یکی از پر افتخارترین بازی‌های نسل هفتم تبدیل شد.

Binary Domain

در این بازی شوتر سوم شخص که توسط سگا منتشر شد، ما توکیوی سال ۲۰۸۰ را مشاهده می‌کنیم که توسط ربات‌ها مورد هجوم واقع شده است و حالا این ساخته بشر تهدیدی جدی به شمار می‌رود. در داستان این بازی ما دنیایی را مشاهده می‌کنیم که مرز بین ربات و انسان تا حد ممکن از بین رفته است و ربات‌ها چنان شبیه به انسان طراحی شده‌اند که گاها حتی خودشان هم نمی‌دانند ربات هستند. خیلی از ربات‌ها پس از مشاهده این بحران به خود آسیب می‌زدند تا ببینند بدن‌شان از گوشت و استخوان تشکیل شده است یا سیم و فلز و موقعی که متوجه می‌شدند ربات هستند و انسان نیستند، از فرط غم دچار جنون می‌شدند. در این بین شما کنترل جوخه‌ای را در دست دارید که از کشورهای مختلف برای حل این بحران به توکیو اعزام شده‌اند.

سیستم کاور گیری دلچسب همچون سری مجموعه‌های Gears of War به علاوه فیزیک عالی بدن دشمنان، که به هر نقطه از بدن ربات‌ها که شلیک می‌کردید از همان نقطه دچار تخریب می‌شد از نکاتی‌ است که باعث شدند مبارزات این بازی لذت فراوانی به همراه داشته باشد.

Mafia 2

از اولین نسخه این فرنچایز که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد این بازی در بین گیمرهای ایرانی از محبوبیت بالایی برخوردار شد؛ و خیلی از بازیکنان روز و شب منتظر نسخه بعدی این بازی بودند. در نهایت پس از هشت سال انتظار به آرزوی خود رسیدیم.

این بازی با ارائه شخصیت‌های باور پذیر در قالب داستانی سینمایی، یکی از لذت بخش‌ترین تجربه‌های نسل هفتم است. از مزایای این بازی ماموریت‌های متنوع و متعدد سرگرم کننده‌ای است که در اختیار بازیکن می‌گذارد. در بخش مبارزات هم با اضافه شدن سیستم کاور گیری و تخریب پذیری قابل قبول، سعی کرد تا تمامی بازیکنان خود را راضی نگه دارد. شهری که این بازی درون آن روایت می‌شد اِمپایر بِی نام داشت و طراحی‌اش برگرفته شده از شهرهایی همچون نیویورک، سن فرنسیسکو، شیکاگو، لس‌آنجلس بود و این موضوع لذت رانندگی در خیابان‌هایش را دو چندان می‌کرد.

Red Faction: Guerrilla

باور این موضوع که حتی پس از گذشت ۱۵ سال این بازی دارای واقع گرایانه‌ترین فیزیک صنعت گیم است، کمی مشکل به نظر می‌رسد اما با کمی تماشای گیم‌پلی این بازی به این نتیجه خواهید رسید که تمامی اجسام و ساختمان‌ها در این بازی به واقعی‌ترین شکل ممکن قابلیت تخریب دارند. اما کار به اینجا ختم نمی‌شود؛ این بازی علاوه بر فیزیک، داستان خوبی هم دارد. کسانی‌که در مریخ زندگی می‌کنند از ظلم و ستم زمینی‌ها به ستوه می‌آیند و سعی می‌کنند کنترل مریخ را به دست آورند.

شخصیت اصلی بازی باید مناطق مختلف این بازی را با انجام دادن ماموریت‌های خاص از چنگ دشمنان درآورد. مبارزات بازی کاملا استاندارد هستند و همانند دیگر عناوین شوتر سعی می‌کند تا مخاطب خود را سرگرم نگه دارد و با کمک برگ برنده خود یعنی تخریب پذیری گسترده، صحنه‌های اکشن ستودنی را درون این بازی می‌توان شاهد بود. هیچ چیز همانند خرد کردن دیوارها با پتک در این بازی لذت بخش نیست.