سریال The Wheel of Time یکی از شاخصترین آثار چند سال اخیر در ژانر فانتزی است که توسط کمپانی بزرگ آمازون ساخته شده و برای فصل سوم نیز تمدید شده است.
کانال تلگرام مووی پلات
برای عضویت در
کانال تلگرام Movie Plot
اینجا کلیک کنید !
در مرحله اول مخاطبین فضایی شبیه به ارباب حلقهها را حس کردهاند و همین موضوع نشان دهنده خاص بودنِ The Wheel of Time است. اثری که از یک رمان با همین نام به قلم رابرت جوردن اقتباس شده و از بازیگران اصلی آن میتوان به رزمند پایک، جاشوا استرادوفسکی و مارکوس رادرفورد اشاره کرد. بنده نیز در نقد این سریال قصد داریم مهمتر از هر معیاری؛ دو چیز را نقد کرده و کمی درباره آن بنویسیم. تخیل در سینما چیست؟ عنصر جادو در سینما چگونه ساخته میشود؟
![the-wheel-of-time-tv-series-rosamund-pike - گیمفا نقد و بررسی سریال The Wheel of Time](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2024/01/the-wheel-of-time-tv-series-rosamund-pike.webp)
بنده به شخصه از طرفداران پرو پا قرص ارباب حلقهها و هابیت هستم. اثری که چه از دید تخیل سازی و جادو و چه از دید المانهای سینمایی سنگ تمام گذاشته است. درباره The Wheel of Time نیز سوال مهم و اصلی همین است. آیا The Wheel of Time توانسته جادو و تخیل را بسازد؟ برای پاسخ به این سوال مجبورم The Wheel of Time را با چندین اثر جادویی و تنها از بُعد جادو و تخیل مقایسه کنم و تاکید میکنم که هدف بنده مقایسه تمام عیار نیست و فقط تخیل و جادو را مقایسه خواهم کرد تا شما عزیزان تصویر بهتری از گفته بنده داشته باشید.
برای ساخت فانتزی باید تمامی دنیا و عناصر آن به دقت ساخته شوند تا مخاطب این جهان را حس کرده و تخیل کند. برای همین اگر این دنیا ساخته نشود و یا حتی کامل نباشد؛ اثر محکوم به شکست است. برای نمونه انیمیشن سریالی آواتار آخرین باد افزار را در نظر بگیرید. در همان ابتدا مشخص میشود که این دنیا چیست. مثلا ما چهار عنصر اصلی را میفهمیم و میدانیم که آب افزارها چه کسانی و آتش افزارها چه ویژگی دارند. یعنی تیپ هر قوم و هر عنصری در جای به جای این جهان به درستی ساخته شده و از طریق همین متراژها میشود دنیای درون انیمه و همهچیز این جهان فانتزی را درک کرد. اما The Wheel of Time از همین بُعد ضربه میخورد. اصلا و ابدا هیچ جهانی به درستی ساخته نشده و مخاطب نیز نمیتواند این جهان را باور کرده و حس کند. بر فرض مثال ما در برج سفید با چندین نوع از آیسسدای طرف هستیم. قرمز، سبز و آبی. هیچیک از این رنگها تفاوتی ایجاد نمیکند و ما اصلا نمیدانیم که مثلا قدرت قرمز در چه چارچوبی است و مثلا آبی چه نقطه ضعف یا قدرتی دارد. از طرفی دنیای خیر و شر معلوم نیست. ارباب تاریکی ساخته نمیشود و هیچ هدفی از او مشخص نیست. حتی The Wheel of Time بارها بر روی کلمه “نور” و “چرخ زمان” تاکید میکند که این دو نیز به صورت منفرد و کامل برای مخاطب آشکار نمیشوند.
بگذارید کمی جدیتر و سینماییتر بنویسم. ما در سینما مفهوم نمیسازیم بلکه حس میسازیم و این حس است که برای ما مفهوم میسازد. (مفهوم عشق، جنگ، دوستی، جادو و…) مسئله بعدی و به شدت مهم این است که در سینما تصویرسازی ذهنی جایز نیست. ما باید نخست تصویر و سپس صدا را دیده و شنیده و بعد از دریافت این اطلاعات؛ قوه تخیل ما هم رشد خواهد کرد و از طریق این فرمول ما میتواینم جاهایی که در فیلم نیست را هم ببینیم و حس کنیم. طبق همین اوصاف The Wheel of Time از بُعد سینمایی یک اثر ضعیف است و اصلا عنصر جادو و جهان مخصوص این جادو ساخته نشده است. نه جادو و چارچوب آن مشخص است؛ نه آیسسدای مشخص است؛ نه سفری ساخته میشود، نه حماسهای و نه کاراکتری.
البته خیلی کوتاه درباره آیسسدای و اینکه گفتم چرا کاراکتری ساخته نمیشود؛ یک نکتهای را بگویم. چرا مردها نمیتوانند احضار کنند؟ داستان فمنیستی در جریان است؟ خب که چه؟ اصلا احضار کردن چیست؟ چرا تا فصل دوم مشخص نمیشود که آیسسدایها پیر نمیشود؟ آیسسدای اصلی یعنی رزمند پایک این چهار جوان را چگونه در این روستا پیدا کرد؟ اصلا چرا این چهار نفر؟ میبینید؟ اگر قرار باشد باگهای The Wheel of Time را یک به یک بنویسیم؛ لیست طولانی خواهد بود.
کانال تلگرام مووی پلات
برای عضویت در
کانال تلگرام Movie Plot
اینجا کلیک کنید !
![WOFT_S1_UT_108_201027_THIJAN_00136_1 - گیمفا نقد و بررسی سریال The Wheel of Time](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2024/01/WOFT_S1_UT_108_201027_THIJAN_00136_1.jpg)
همانطور که در ابتدای مقاله نوشتم این سریال اقتباسی از یک رمان است که آن رمان برخلاف سریال؛ اثر به شدت پُر طرفدار و محبوبی است که بسیاری آن را با ارباب حلقهها مقایسه میکنند. خب پس سوال این است که چرا The Wheel of Time در ادبیات چنین موفق بوده و در سینما چنین ضعیف؟ ادبیات مدیوم تخیل و تجسم کردن است. در ادبیات اگر کاراکتر بتواند با کلام ادبی و همچینین فُرم ادبی؛ جهان درون داستان را بسازد، ما نیز میتوانیم این جهان را تجسم کنیم. تجسم چیست؟ تجسم از پسِ تجربه کاراتر و محیط برمیآید. مثلا مسخ کافکا را در نظر بگیرید. کاراکتر و متن ادبی چنان قوی است که به راحتی میشود فضا را تجسم کرد. اما سینما برخلاف ادبیات زیر سایه تجسم نیست و برعکس مدیوم سینما دیدن است. در سینما باید عنصر به عنصر جهان درون فیلم را دید و از طریق این دیدن و حس کردن به جهانبینی اثر نزدیک شد.
![The Wheel of Time Season 2 - گیمفا نقد و بررسی سریال The Wheel of Time](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2024/01/WOFTS2UTTHIJAN0012213000-9a58acb.jpg)
امیدوارم که توانسته باشم درباره فرم جادو بنویسم و شما نیز نوشتهها بنده را بفهمید. طبق نوشتههای بنده The Wheel of Time اثر خوبی نیست. اما به نظر من میشود به چند پلان و چند عنصر و اتفاق درون فیلم اتکا کرد و از آن لذت برد. قطعا در مرحله اول باید از بازی رزمند پایک تعریف کرد. او بیشک بهترین بازیگر سریال است و به خوبی از عهده نقش خود برآمده. کارش را بلد است و تمام خود را نیز در اختیار داستان گذاشته. اما به نظر بنده بعد از رزمند پایک؛ این سریال عملا بازیگر ندارد و چه بازیگران جوان و چه بازیگران مسن؛ نتوانستهاند از عهده نقش خود برآیند. بدترین بازیگر نیز به نظر بنده مادلین مدن است. بازیگری که هیچ نتوانسته کاراکتر اگوین را بازی کند و از طرفی هم خودِ کاراکتر اگوین ضعیف است. اما رزمند پایک بیشک این قابلیت را دارد که یک تنه کل سریال را رهبری کند و اگر کمی آیسسدایها درست ساخته میشدند؛ او نیز بهترین ورژن خود میشود.
بعد از بازیگری مهمترین المان که من به شخصه از آن خوشم آمد؛ استفاده از مناظر طبیعی و به شدت زیبا بود. دوربینی که قطعا توسط یک آدم کار بلد فضای کوهستانی را در کادر قرار میداد و توانست فضای کوهستانی و آن حسِ مربوط به آن را بسازد. البته متاسفانه رفته رفته این المان خوب به دست فراموشی سپرده شد و The Wheel of Time بعدها و در فصل دوم این المان را کاملا حذف کرد و دوربین خود را به درون فضای بسته برد. البته فضاهای بسته هم به خوبی ساخته شده بودند. شهرهای جادویی، برج سفید و به کل میزانسن جادو در The Wheel of Time تنها عنصری است که به درستی ساخته شده و میشود با آن ارتباط برقرار کرد.
![the-wheel-of-time-2-sezon - گیمفا نقد و بررسی سریال The Wheel of Time](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2024/01/the-wheel-of-time-2-sezon.jpg)
مسئله بعدی؛ مسئله خیر و شر است. معمولا در بیشتر آثار حماسی فانتزی؛ جنگ بر سر خیر و شر است. کسی میخواهد جهان را نابود کند و دیگری میخواهد جلوی آن را بگیرد. در ارباب حلقهها عنصر شر چنان خوب و قاعدهمند ساخته شده است که اگر خود تاریکی هم در اثر نباشد؛ میشود ردپای آن را در جابجای اثر دید. اما در The Wheel of Time ارباب تاریکی تنها تیپ است. اژدها هم تیپ است. اصلا نه اژدهایی ساخته میشود و نه ارباب تاریکی. حال بعد از یک سفر طولانی و سخت؛ میان این دو یک جنگ اتفاق میافتد. جنگی به شدت مسخره و آبکی که اصلا حماسه آفرینی نمیکند. جنگی که بعد از فصل اول به فصل دوم کشیده میشود و حتی در فصل دوم نیز سر و ته قضیه هم نمیآید و همهچیز میماند برای فصل سوم. این موضوع نیز اشتباه دیگری است که The Wheel of Time مرتکب شده. یک سریال چنان باید در ترغیب مخاطب قوی باشد که مخاطب برای فصلهای بعدی نیز همراه داستان باشد. اما The Wheel of Time ترغیب نمیکند؛ منتظر میگذارد.
![rosamund-pike-the-wheel-of-time-1637322102 - گیمفا نقد و بررسی سریال The Wheel of Time](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2024/01/rosamund-pike-the-wheel-of-time-1637322102.jpg)
The Wheel of Time از دید اکشن قابل توجه و اما در جنگهای بزرگ خیلی بد است. مثلا در جنگ تن به تن بین محافظها و فیدها؛ اکشن خوبی برای مخاطب ساخته میشود. اما همین که کار به جنگهای بزرگ میکشد؛ The Wheel of Time نمیتواند حماسه بسازد. نمونهاش در فصل یک و حمله ترالکها به شهر مرزی اتفاق افتاد. ترالکها با ارتشی بزرگ و ترسناک (ترالکها به خوبی ساخته شدهاند) پشت دروازهها ایستاده و به ناگهان به درون سرازیر میشود. رهبر انسانها یک زن آسیایی است که بسیار هم بازیگر بدی است و حماسی حرف زدنهای او برای سربازان کمی مسخره به نظر میرسد. اما هرچه هست؛ از این نبردها حماسهای ساخته نمیشود. همهچیز در یک اکستریم لانگ شات اتفاق افتاده و هیچ حسی خلق نمیکند.
![FireShot-Capture-1350-Prime-Video_-The-Wheel-Of-Time-Season-1-wwwprimevideocom_ - گیمفا نقد و بررسی سریال The Wheel of Time](https://gamefa.com/wp-content/uploads/2024/01/FireShot-Capture-1350-Prime-Video_-The-Wheel-Of-Time-Season-1-wwwprimevideocom_-1280x720.webp)
در پایان میشود گفت که The Wheel of Time با تمامی کم و کاستیها اثری است که مخاطب را پای صفحه نمایش نگه میدارد. طول میکشد اما درنهایت باعث میشود تا این جهان کمی برای ما مهم باشد. روایت سریعی دارد و از طرفی صحنههای اضافی زیادی در آن چپانده شده؛ اما با تمام اینها میشود تماشا کرد و کمی از آن لذت برد.
منبع : gamefa.com | با مووی پلات همراه باشید !